|
1
|
بررسی تاثیر زئولیت و میکوریزا بر جذب عناصر غذایی و عملکرد ذرت علوفهای رقم 704
|
( 1870 بازدید )
( 186 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 2
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
سابقه و هدف: ذرت از بهترین گیاهان علوفهای برای کاربرد دام میباشد. افزایش عملکرد همراه با افزایش کیفیت در این گیاه امری ضروری است. کودهای زیستی (بیولوژیک) و اصلاح کنندههای خاک ظرفیت و قابلیت زیادی دارند تا جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی باشند، اما تحقیقات در این زمینه کافی نمیباشد. کاربرد زئولیت به همراه میکوریزا (قارچریشه) میتواند با جلوگیری از هدر رفت عناصر غذایی از محیط ریشه شرایط را برای رشد گیاه بهبود بخشد. پژوهشگران در پژوهشی بیان کردند کاربرد توام زئولیت ( 5 درصد وزنی خاک) و میکوریزا باعث کاهش آبشویی نیتروژن و فسفر شده است. این پژوهش به منظور بررسی تاثیر زئولیت به عنوان اصلاح کننده کانی خاک و قارچ میکوریزای آربسکولار در سطوح مختلف کود شیمیایی فسفر بر رشد گیاه و غلظت عناصر دانه ذرت انجام شد.مواد و روش ها: این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود در سال 1392 به اجرا درآمد. عاملهای آزمایش شامل، زئولیت كلينوپتيلولايت در دو سطح بدون کاربرد و کاربرد 9 تن در هکتار، قارچ میکوریزا گونه (Glomus intraradices) با نام علمی جدید (Rhizophagus irregularis) در دو سطح بدون کاربرد و کاربرد آن، کود سوپر فسفات تریپل در سه سطح صفر، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار بود. تعیین درصد کلونیزه کردن (کلونیزاسیون) ریشه گیاه به روش جیوانتی و موس انجام پذیرفت. اندازه گیری سبزینه (کلروفیل) در یک نوبت در زمان گلدهی (تاسل دهی)، به وسیله دستگاه سبزینهسنج (SPAD 502) انجام شد. برای اندازهگیری عناصر از روش هضم با اسید پرکلریک و اسید نیتریک (نسبت 1 به 6) استفاده شد.. آنگاه فسفر دانه با دستگاه طیفسنج نوری (اسپکتروفوتومتر)، پتاسیم دانه با دستگاه شعلهسنج نوری (فلیمفتومتر) و کلسیم دانه به روش عیارسنجی (تیتراسیون) اندازه گیری شدند.نتایج و بحث: نتایج نشان داد تلقیح قارچ میکوریزا با ریشه گیاه ذرت سبب افزایش درصد کلونیزه کردن میکوریزایی به میزان 25 درصد شد. کاربرد تیمارهای کود فسفر (01/0˂p )، زئولیت (01/0˂ p) و میکوریزا (01/0˂p ) سبب افزایش معنیدار سطح برگ تک بوته به ترتیب به میزان 5/15، 25/6 و 8/10 درصد شد. کاربرد توام زئولیت و میکوریزا سبب معنیداری (05/0˂p ) اثر متقابل این دوتیمار و افزایش 8/19 درصدی سبزینه برگ ذرت نسبت به شاهد شد. کاربرد توام میکوریزا و زئولیت بدون استفاده از کودهای شیمیایی فسفر توانست به میزان 44 درصد (2/19253 کیلوگرم) عملکرد زیستتوده (بیولوژیک) گیاه را نسبت به شاهد (22/13349) افزایش دهد در حالی که کاربرد به تنهایی50 و100 کیلوگرم کود فسفره در هکتار توانست به ترتیب 39 درصد (35/18632 کیلوگرم) و 52 درصد (93/20300 کیلوگرم) عملکرد زیستتوده افزایش دهد. تأثیر اصلی زئولیت بر غلظت پتاسیم و کلسیم دانه در سطح احتمال 1 درصد معنیدار و سبب افزایش غلظت این دو عنصر در دانه شد. همچنین گیاهان در همزیستی با میکوریزا از غلظت فسفر، پتاسیم و کلسیم بیشتری در دانه خود نسبت به گیاهان غیرهمزیست داشتند.نتیجه گیری: نتایج نشان داد استفاده از میکوریزا به همراه اصلاح کننده خاک (زئولیت) میتواند جایگزین بخشی از کودهای شیمیایی فسفره در زراعت ذرت در نظامهای کشاورزی پایدار شود و میزان رشد و کیفیت دانه آن را بهبود بخشد. از آنجایی که رقم گیاه ذرت کشت شده در این پژوهش علوفهای بوده است و با توجه به اهمیت و نقش این گیاه در تغذیه دام با کاربرد توام کودهای زیستی و اصلاح کنندههای خاک میتوان با جلوگیری از کاربرد بیش از حد نهادههای شیمیایی به عملکرد زیستتوده مطلوب و افزایش کیفیت علوفه در کشتزارها دست یافت.
|
تخصص ها
:
|
پتاسیم، زئولیت، ذرت، فسفر، مایکوریزا.
|
|
|
|
2
|
بررسی اثر متقابل دما و شوری بر جوانهزنی بذر جمعیتهای مختلف درمنه دشتی
|
( 1401 بازدید )
( 87 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 2
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
سابقه و هدف: با وجود شرایط سخت و شکننده بومشناختی (اکولوژیکی) در مناطق شور، گیاهانی وجود دارند که میتوانند این شرایط را تحمل کرده و برای تولید مواد غذایی، دارویی و علوفهای در اراضی شور مناسب باشند. قابليت زنده ماندن گياهان در شرايط نامساعد محيطي نیز میتواند در پراكندگي بومشناختی و توسعه كشاورزي در نواحي خشك، نيمه خشك و شور دارای اهميت باشد. بنابراین باید با کشف جنبهها و برتریهای نهفته در دل شورزار، در جهت بهرهبرداری و پایداری محیط زیست گام برداشت که در این زمینه گیاه دارویی و مرتعی درمنه دشتی میتواند یکی از گیاهان مناسب در این زمینه باشد.مواد و روش ها: به منظور بررسی ویژگیهای جوانهزنی جمعیتهای مختلف بذر درمنه دشتی (Artemisia sieber Besser subsp. sieberi)، بذر این گیاه از رویشگاههای قم، کرج و تهران گردآوری و در آزمایشگاههای موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع در سال 1390 ارزیابی شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل بذر سه جمعیت (قم، کرج و تهران)، سه دما (10، 25 و 30 درجه سلسیوس) و چهار سطح شوری (0، 100، 200 و 300 میلی مولار از منبع کلرید سدیم) بودند. صفات اندازهگیری شده شامل درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، طول ساقهچه، طول ریشهچه، نسبت ریشهچه به ساقهچه و شاخص طولی بنیه بذر بود.نتایج و بحث: نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل جمعیت × دما نشان داد که بیشترین درصد جوانهزنی (58/35%) از بذر جمعیت قم × دمای 10 درجه سلسیوس و بیشترین طول ساقهچه (23/1 سانتیمتر) از بذر جمعیت تهران × 10 درجه سلسیوس به دست آمد. در تیمار اثر متقابل جمعیت × شوری، بیشترین درصد جوانهزنی (66/68%) مربوط به تیمار بذر جمعیت تهران × 0 میلی مولار شوری و بیشترین طول ساقهچه (52/3 سانتیمتر) نیز مربوط به تیمار بذر جمعیت قم × 0 میلیمولار بود. در اثر متقابل دما × شوری، بیشترین درصد جوانهزنی (55/60%) در تیمار 25 درجه سلسیوس × 0 میلیمولار شوری و بیشترین طولساقهچه (48/2 سانتیمتر) نیز در تیمار 30 درجه سلسیوس × 0 میلیمولار شوری به دست آمد.نتایج نشان داد که جمعیتهای مختلف درمنه دشتی واکنشهای متفاوتی به سطوح مختلف شوری و دماها داشتند، که علت اصلی این تفاوتها میتواند ناشی از تأثیر رویشگاه بر پایههای مادری در سالیان متمادی، شرایط خاک رویشگاه و نیز شرایط آب و هوایی رویشگاه در سال گردآوری بذر و زمان پر شدن و رسیدگی بذر باشد. با توجه به اختلاف بیش از 10% جوانهزنی بین جمعیتهای استفاده شده در تحقیق و تنوع اقلیمی ایران، نیز پراکنش گسترده درمنهدشتی در بیشتر استانها، به نظر میرسد با بررسی جمعیتهای بیشتر میتوان افزون بر شناسایی تودههای متحملتر نسبت به شوری، گیاهان با کیفیت متفاوت به لحاظ دارویی و مرتعی نیز شناسایی کرد. بهطورکلی استفاده از دمای 25 درجه سلسیوس دمای مناسبی تشخیص داده شد. و بهرغم تحمل شوری توسط درمنهدشتی، در شرایط بدون تنش بیشترین درصد جوانهزنی رخ داد که نشان میدهد درمنه دشتی یک گیاه شورپسند اجباری نمیباشد.نتیجه گیری: نتایج کلی تحقیق همچنین نشان داد که اثرگذاری شوری و دما توأم بروز میکند، بنابراین بهنظر میرسد، در مدیریت کشت زمینهای شور، افزون بر گیاهان مقاوم به شوری، میتوان از گیاهان متحمل با دوره رشد بهنسبت کوتاه یا متحمل به سرما استفاده کرد، تا در شرایط جوی خنکتر در آغاز و پایان فصلهای رشد (بهار و پاییز) گیاه بتواند بهآسانی رشد و نمو کرده و چرخه زندگی خود را به پایان برساند. با توجه به گسترش درمنهدشتی در رویشگاههای مختلف کشور و ارزش دارویی و مراتعی آن و نیز نتایج به دست آمده از این تحقیق میتوان گفت، درمنهدشتی یکی از گیاهان با ظرفیت تحقیقاتی و کاربردی بالاست و برنامهریزی و اجرای تحقیقات تکمیلی و جامعتری روی این گونه ضرورت دارد.
|
تخصص ها
:
|
گیاه دارویی، اکوتیپ (بومجور)، ساقهچه، ریشهچه.
|
|
|
|
3
|
مقایسه کارایی مصرف انرژی و تجزیه و تحلیل اقتصادی درنظامهای تولید خربزه و پنبه در شهرستان تربت جام
|
( 1523 بازدید )
( 103 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 2
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
سابقه و هدف: کارآيي استفاده از انرژي در کشاورزي براي کاهش وابستگي به منابع انرژي تجديد ناپذير کارآيي استفاده از انرژي در کشاورزي بايد افزايش پيدا کند. یافتن گیاهان زراعی که برای تولید محصول کارآیی استفاده از انرژی بالا و مصرف نهادههای انرژی پایینی دارند ضروری است در سالهای اخیر در منطقه تربت جام در استان خراسان اراضی زیر کشت پنبه تا حد زیادی به تولید خربزه اختصاص پیدا کرده است. بر اين پایه هدف از اجراي اين بررسی مقايسه نظامهاي توليد خربزه و پنبه از نظر کارايي انرژي، شدت انرژي، بهره وري انرژي، نسبت سود به هزينه و میزان مصرف انرژيهاي تجديدپذیر و تجديدناپذیر در شهرستان تربت جام بود.مواد و روشها: به منظور اجراي اين بررسي، اطلاعات از 104 کشتزار خربزه و 75 کشتزار پنبه با استفاده از پرسشنامه، از طريق گفتگوهاي رو در رو در سال 1390 گردآوري شد. نهادههای انرژی مورد بررسی شامل کودهای شیمیایی، سوخت دیزل، آفت کشها، بذر، ماشین آلات و نیروی انسانی بود در این بررسی مولفههای انرژی شامل کارایی مصرف انرژی، بهره وري انرژي، انرژي مخصوص، انرژي خالص و شدت انرژي ارزیابی گردید. سپس سهم انرژيهاي مستقيم، غير مستقيم، تجديد شونده و تجديد ناپذير از انرژي کل مصرفي محاسبه شد. همچنین شاخصهای اقتصادی شامل سود خالص، سود ناخالص، نسبت سود به هزينه و هزينة کل توليد محاسبه شدند.نتایج و بحث: نتايج اين بررسي نشان داد که کل انرژي مصرفي در کشتزارهای خربزه و پنبه به ترتيب معادل 5/135382 و 5/98494 مگاژول در هکتار بود. بيشترين سهم انرژي مصرفي براي توليد خربزه و پنبه در اين منطقه مربوط به انرژي برق (به ترتیب سهم 4/45 و 0/59 درصدی در تولید خربزه و پنبه)، آب آبياري، کودهاي شيميايي و سوختهاي فسيلي بود. از کل انرژي مصرفي، انرژي مستقيم در مزارع خربزه و پنبه به ترتيب 71 و 79 درصد و انرژي غير مستقيم به ترتيب 29 و 21 درصد بود. همچنين انرژي تجديد ناپذير در کشتزارهای خربزه و پنبه به ترتيب 80 و 82 درصد و انرژي تجديد پذير 20 و 18 درصد بود. میانگین عملکرد در کشتزارهای خربزه (وزن تازه) و پنبه (عملکرد غوزه پنبه) به ترتيب 15767 و 3579 کيلوگرم در هکتار و کارايي مصرف انرژي نيز در کشتزارهای خربزه و پنبه به ترتيب 22/0 و 44/0 بود. تحليلهاي اقتصادي نشان داد که مجموع هزينههاي انجام شده براي يک هکتار خربزه و پنبه به ترتيب 2468 و 1681 دلار در هکتار بود. نسبت سود به هزينه و بهره وري در خربزه برابر با 626/1 و 99/5 و در پنبه برابر با 186/3 و 10/2 بود.نتیجه گیری: بهره وري انرژي پايين در توليد خربزه و پنبه نشان داد استفاده فشرده از نهادهها هميشه با افزايش در محصول نهايي همراه نيست. به کار گیری پمپهای الکتریکی مدرن برای آبیاری، افزایش کارایی مصرف آب، یافتن جایگزینی برای کودهای شیمیایی و کاستن از کاربرد سوختهای فسیلی با معرفی روشهای خاکورزی حفاظتی باید برای کاهش سهم تجديد ناپذير از کل انرژی در منطقه مورد بررسی در نظر گرفته شود. کاهش کاربرد نهادههای انرژی منجر به کاهش آلودگی آب و خاک و سازگاری نظامهای تولیدی با محیط زیست خواهد شد.
|
تخصص ها
:
|
انرژي تجديد پذير، تربت جام، درآمد اقتصادي، کارآيي انرژي.
|
|
|
|
4
|
تأثیر کودهای دامی و شیمیایی نیتروژن بر ویژگیهای رشدی و عملکرد غده سیبزمینی (Solanum tuberosum L.)
|
( 1948 بازدید )
( 133 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 2
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
سابقه و هدف: علاقه جهانی به سیب زمینی بهعنوان یک محصول با امنیت غذایی ارزشمند در حال افزایش میباشد. تغذیه نیتروژنی از عاملهای اصلی تعیین رشد و عملکرد نهایی محصول سیب زمینی به شمار میرود. کمبود نیتروژن منجر به محدویت رشد گیاه و تولید محصول شده در حالی که کاربرد بیش از حد نیتروژن اغلب از دسترس خارج شده و سبب آلودگی محیط زیست میشود. کود دامی منبعی از نیتروژن و دیگر مواد مغذی بوده که میتواند تقاضای کاربرد کود شیمیایی را کاهش دهد. بنابراین هدف از این بررسی، ارزیابی تأثیر کودهای شیمیایی و دامی بر رشد رویشی و عملکرد غده سیب زمینی به منظور تولید سیب زمینی سالم و استفاده کار آمد از این کودها میباشد.مواد و روش ها: آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1392در استان اردبیل اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل تیمار شاهد، سه میزان 326، 652 و 978 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی اوره، سه میزان 1/21، 3/42 و 5/63 تن در هکتار کود گوسفندی و سه میزان 6/27، 2/55 و 9/82 تن در هکتار کود گاوی بوده و هر یک از میزانهای کودی دامی و شیمیایی بهطور جداگانه بر حسب میزان کاربرد 150، 300 و 450 کیلوگرم نیتروژن در هکتار تنظیم شده بود. در طول فصل رشد، زمان سبز شدن، گلدهی و تشکیل غده و در زمان برداشت میانگین شمار ساقه در بوته، ارتفاع بوته، وزن خشک اندامهای هوایی، عملکرد و اجزای عملکرد اندازهگیری شدند.نتایج و بحث: نتایج نشان داد عملکرد، اجزای عملکرد، صفات فنولوژیک (پدیدهشناختی) و ریختشناختی (مورفولوژیک) بهطور معنیداری تحت تأثير تیمارهای کودی قرار گرفتند. گلدهی و رسیدگی با کاربرد بیشتر کودهای دامی و شیمیایی به تاخیر افتاد. در بالاترین سطح کود گاوی (9/82 تن در هکتار) و شیمیایی (978 کیلوگرم در هکتار) به ترتیب 67/6 و 25/6 درصد افزایش تاخیر در رسیدگی نسبت به تیمار شاهد مشاهده شد. در حالی که با کاربرد کود دامی زمان سبز شدن بذر پس از کشت کاهش یافت. تأثیر تیمارهای کودی بر شمار ساقه در بوته (05/0> P) معنیدار بود، ولی تفاوتی جزئی بین تیمارهای کودی دامی و شیمیایی وجود داشت. کاربرد بیشتر کودهای دامی و شیمیایی ارتفاع بوته و وزن خشک اندام هوایی را افزایش داد. کودهای دامی در شمار، وزن و عملکرد غده، نسبت به تیمارهای کود شیمیایی برتری شایان توجهی داشتند. کاربرد 3/42 و 5/63 تن در هکتار کود گوسفندی باعث تولید بیشترین عملکرد شد که نسبت به شاهد به ترتیب 8/2 و 0/3 برابر افزایش عملکرد مشاهده شد. همچنین بالاترین میانگین وزن غده (51/126 گرم) و شمار غده در بوته (2/10 غده) به ترتیب در در تیمارهای 5/63 و 3/42 تن کود گوسفندی بهدست آمد. تأثیر تیمارهای کودی بر درصد غدههای ریز و متوسط در بوته معنیدار نشد، ولی بر درصد غدههای درشت معنیدار شد. با افزایش کاربرد کودهای دامی تا میزان معادل 300 کیلوگرم نیتروژن در هکتار درصد غدههای درشت در کود گاوی و گوسفندی به ترتیب در حدود 9/4 و 6/3 برابر نسبت به تیمار شاهد نیز افزایش یافت.نتیجه گیری: بهطور کلی کودهای دامی در رشد و عملکرد سیب زمینی، نسبت به تیمارهای کود شیمیایی برتری شایان توجهی داشتند و کاربرد 3/42 و 5/63 تن در هکتار کود گوسفندی باعث تولید بیشترین عملکرد، وزن و شمار غده شدند. بنابراین به جاي کاربرد پیوسته كود شيميايي میتوان با استفاده بهينه از کودهای دامی در راستاي كشاورزي پايدار گام برداشت.
|
تخصص ها
:
|
ویژگی های رشدی، سیبزمینی، کود دامی، نیتروژن.
|
|
|
|
5
|
تأثیر افزایش غلظت گاز دی اکسید کربن بر ویژگیهای مرفولوژیک و جذب عناصر غذایی در گندم تحت شرایط رقابت با علف هرز یولاف وحشی (Avena ludoviciana L.)
|
( 1309 بازدید )
( 66 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 2
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
سابقه و هدف: گندم با نام علمی Triticum aestivum در مساحت گستردهای از زمينهاي كشاورزي جهان کشت ميشود. یولاف وحشی (Avena ludoviciana L.) یکی از مهمترین علفهای هرز زیانبار در گندمزارهاست. میزان زیان وارد شده به عملکرد گندم در نتیجه تداخل با علف هرز یولاف وحشی تحت تأثیر تراکم علف هرز میباشد. با افزایش غلظت CO2 رقابت گیاهان زراعی و علفهای هرز تغییر خواهد کرد. با توجه به اهمیت گندم در تامین امنیت غذایی و همچنین زیان شایان توجه علف هرز یولاف وحشی در گندمزارها، این آزمایش با هدف بررسی تأثیر افزایش غلظت گاز CO2 بر صفات مورفولوژیک (ریختشناختی)، عناصر غذایی و عملکرد گندم در شرایط رقابت با علف هرز یولاف وحشی اجرا شد.مواد و روش ها: این آزمایش به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 92-1391 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس انجام شد. سه غلظت گاز CO2 شامل غلظتهای 400، ۷۰۰ و ۱۰۰۰ (قسمت در میلیون) به عنوان عامل اصلی و عامل فرعی شامل پنج تراکم صفر، 25، 50، 75 و 100 بوته در مترمربع علف هرز یولاف وحشی بود. در این تحقیق برای فراهم آوردن شرایط همانند و یکسان سازی کلیه ی تیمارها، اتاقکهای رشد روباز در همه کرتهای مورد بررسی ایجاد شد.نتایج و بحث: افزایش غلظت گاز CO2 باعث افزایش ارتفاع و افزایش تراکم علف هرز یولاف وحشی باعث کاهش ارتفاع بوته گندم شد. بررسیها گویای آن است که تراکم 100 بوته در مترمربع علف هرز نسبت به تیمار شاهد در غلظت 400 قسمت در میلیون CO2 باعث ۱۰/۲۷ درصد، درغلظت 700 قسمت در میلیون CO2 باعث ۰۲/۳۱ درصد و در غلظت 1000 قسمت در میلیون CO2 باعث ۳۹/۳۵ درصد کاهش ارتفاع بوته گندم شد. تراکم 100 بوته در مترمربع یولاف وحشی نسبت به تیمار شاهد باعث کاهش 8/48 درصد طول سنبله، 81 درصد عملکرد دانه گندم شد. همچنین به طورکلی افزایش غلظت گاز CO2 و تراکم علف هرز یولاف وحشی به ترتیب موجب افزایش و کاهش جذب عناصر نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن، روی و مس در گندم شد. بهطور کلی روند کاهش عملکرد دانه گندم در غلظتهای مختلف گاز دیاکسید کربن تا تراکم حدود ۵۰ بوته در مترمربع علف هرز یولاف وحشی با شیب تند کاهش یافت و روند خطی داشت، اما از این تراکم به بعد تا تراکم ۱۰۰ بوته در مترمربع علف هرز یولاف وحشی از شیب کاهش عملکرد دانه گندم کاسته شد، به طوری که به نظر میرسد به احتمال در صورت افزایش تراکم علف هرز بیش از ۱۰۰ بوته در مترمربع نمودار روند ثابت را در پیش میگرفت. بنابراین با توجه نتایج به دست آمده، بیشترین کاهش عملکرد دانه گندم برابر ۷۸ درصد و در تراکم ۱۰۰ بوته در مترمربع پیش آمد.نتیجه گیری: افزایش غلظت گاز CO2 باعث افزایش ارتفاع بوته، طول سنبله و عملکرد دانه گندم شد. میزان زیان وارد شده به عملکرد گیاه زراعی گندم در نتیجه تداخل با علف هرز یولاف وحشی تحت تأثیر تراکم علف هرز می باشد، که با تغییر تراکم یولاف وحشی تغییرپذیری های گستردهای در واکنشهای رشد گندم از جمله عملکرد دانه آن بر اثر تحت تأثیر قرار گرفتن تقاضا برای نهاده های محیطی مشاهده شد.
|
تخصص ها
:
|
تراکم، ارتفاع گیاه، عناصر غذایی، علف هرز، گندم.
|
|
|
|
6
|
همسوسازی مدیریت منطقهای تولید ذرت دانهای و تغییر اقلیم در ایران (کاربرد رگرسیون فضایی با دادههای تابلویی)
|
( 1549 بازدید )
( 56 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 2
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
سابقه و هدف: تغییرات اقلیم و تنوع آن یکی از مهمترین چالشهای پیش روی بشریت در این سده و پس از آن خواهد بود. اثرگذاریهای اقتصادی تغییرات اقلیم در بخش کشاورزی، همواره مورد توجه سیاستگذاران بوده است. تأثیر تغییر اقلیم بر بخش کشاورزی در اغلب موارد زیانبار بوده است. به عنوان مثال، اثرگذاریهای متناوب خشکسالیها و سیلابها همواره زندگی مردم روستایی را که وابسته به کشاورزیاند پیوسته تهدید کرده است. برابر آمار سازمان خواربار و کشاورزی (فائو) بخش مهمی از عرضه ذرت کشور توسط واردات تأمین میشود یکی از مهمترین دلایل افزایش واردات محصول ذرت در سالهای اخیر پایین بودن عملکرد آن است که به شرایط اقلیمی وابسته است. با بهبود تولید داخلی میتوان در راستای خودکفایی در تولید این محصول راهبردی گامهای اساسی برداشت. با توجه به اینکه ذرت یکی از اساسیترین فرآوردههای زراعی بوده و با در نظر گرفتن اهمیت جایگاه و نقش راهبردی (استراتژیک) آن، بررسی عاملهای مؤثر بر تولید این محصول به ویژه تأثیر عاملهای اقلیمی ضروری به نظر میرسد؛ لذا در این بررسی همسوسازی مدیریت منطقهای تولید ذرت دانهای و تغییر اقلیم با استفاده از دادههای تابلویی 15 استان ایران برای دوره زمانی 1389-1363 و الگوی اقتصادسنجی فضایی بررسی شده است.مواد و روش ها: در این پژوهش برای بررسی تأثیر عاملهای اقلیمی بر تولید ذرت از رهیافت اقتصادسنجی فضایی استفاده شده است. همچنین به علت نوع دادههای مورد بررسی، روش دادههای تابلویی به کار گرفته شده است. دادههای تابلویی محیط بسیار مناسبی برای گسترش روشهای برآورد فراهم میسازند و محققان قادر به استفاده از دادههای مقطعی و دوره زمانی برای بررسی مسائلی میشوند که امکان بررسی آنها با دادههای دوره زمانی یا مقطعی به تنهایی امکان پذیر نیست. متغیرهای اقلیمی به کار رفته در تحقیق شامل دمای کاشت، دمای دوره رشد، دمای برداشت، بارندگی زمان کاشت و بارندگی دوره رشد گیاه زراعی میباشد.نتایج و بحث نتایج آزمون موران برای بررسی وجود اثرگذاریهای فضایی در دادههای تابلویی نشان داد که خودهمبستگی فضایی در بین دادهها وجود دارد. مقدار ضریب خودهمبستگی فضایی بین استانهای تولید کننده ذرت 47/0 میباشد که نشان میدهد برای بررسی تأثیر عاملهای اقلیمی روی تولید محصول، برای جلوگیری از واریانس ناهمسانی باید موقعیت جغرافیایی و مجاورت استانها نیز در مدل لحاظ شود. برآورد مدل فضایی با اثرگذاریهای تصادفی (منتج از آزمون هاسمن تعدیل یافته) در بررسی تأثیر تغییر اقلیمی بر تولید ذرت دانهای ایران نشان داد که افزایش دمای کاشت بر تولید ذرت تأثیر منفی و مجذور آن اثر مثبت دارد. همچنین تأثیر افزایش دمای برداشت بر تولید این محصول مثبت و تأثیر مجذور آن منفی است. تأثیر بارندگی زمان کاشت منفی و تأثیر متغیر سطح زیر کشت مثبت میباشد.نتیجه گیری: با توجه به یافتهها ضرورت دارد، از کشت با تأخیر ذرت در اقلیم گرم مانند خوزستان، اصفهان، ایلام، یزد، هرمزگان و سمنان پرهیز شود و یا در صورت امکان از رقمهای ذرت مقاوم به گرما استفاده شود. در مناطقی که برداشت ذرت در فصل زمستان انجام میگیرد، تسریع در زمان برداشت و در هوای گرمتر موجب افزایش تولید محصول میشود. همچنین بهتر است عملیات کاشت ذرت در استانهای کردستان و قزوین با کمی تأخیر آغاز شود که تحت تأثیر بارندگیهای شدید اوایل فصل بهار قرار نگیرد. در استانهای کردستان، لرستان و ایلام که بارندگی دوره رشد، میزان بالایی دارد بهتر است ذرتکاران در برابر خطرپذیری سامان یافته (ریسک سیستماتیک) بیمه شوند.
|
تخصص ها
:
|
تغییر اقلیمی، ذرت دانهای، دادههای تابلویی، مدل فضایی با اثرگذاریهای تصادفی.
|
|
|
|
7
|
بررسی رابطه بین گسترش آبیاری تحت فشار و توسعه ماشین ها با انتشار آلاینده ها در بخش کشاورزی ایران: مطالعه موردی گاز دی اکسید کربن
|
( 1287 بازدید )
( 59 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 2
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
سابقه و هدف: در چند دهه اخير، پيشرفت فناوریها سبب استفاده بيشتر از انرژي و در نتیجه افزایش انتشار گازهاي گلخانهاي شده است. در این زمینه بررسی ابعاد اقتصادی انتشار گازهای گلخانه ای و پیامدهای زیست محیطی آنها به ویژه در شرایط کنونی که حجم گازهای گلخانه ای در حال افزایش است، اهمیت شایان توجهی یافته است. چرا که صنعتی شدن جامعه های امروزی، منجر به بهره برداری بیشتر و فشرده تر از سوختهای فسیلی مانند زغال سنگ، نفت و گاز به منظور استفاده در تولید کالاها و خدمات مختلف شده است. احتراق سوختهای فسیلی، باعث افزایش انتشار گازهای گلخانه ای در جو میشود. یکی از مهمترین این گازها، دی اکسید کربن است. بهطوری که حدود 60 درصد اثرگذاری های گلخانه اي و نیز افزايش دمای کره زمين ناشي از انتشار این گاز می باشد. کشاورزی یک منبع مهم انتشار گازهای گلخانه ای میباشد. در فرآیند تولید محصولات کشاورزی، گازهای گلخانه ای به دلیل بهرهبرداری های نامناسب از زمین و کود شیمیایی، پرورش دام، استفاده از انرژیهای فسیلی و غیره منتشر میشوند. در فرآیند تولید محصولات کشاورزی، گازهای گلخانه ای به دلیل بهرهبرداری های نامناسب از زمین و کود شیمیایی، پرورش دام، استفاده از انرژیهای فسیلی و غیره منتشر میشوند. لذا در اين بررسی به تأثیر پيشرفت فناوری هایی همچون (سطح اراضي تحت آبياريهاي نوين و شمار ماشین ها در بخش کشاورزي) و نیز قيمت انرژي بر انتشار گاز دي اکسيد کربن در بخش کشاورزي ايران پرداخته شده است.مواد و روش ها: بدين منظور از روش خودرگرسيون برداري (VAR) و دادههاي دوره زماني 91-1349 استفاده شد. دليل انتخاب مدل (VAR) براي اين پژوهش اين است که اين الگو رابطه بلندمدت بين متغيرها را تعيين مي کند و از سویی توانايي توضيح رابطههای کوتاه مدت بين متغيرها را نيز دارد. در آغاز مانایی متغیرها بررسی شد. نتايج و بحث: نتايج این تحقیق نشان داد که همه ي متغيرها در سطح نامانا مي باشند، اما با يکبار تفاضل گيري مانا مي شوند. پس از اطمینان از وجود همگرایی بین متغیرها، مدل بلندمدت و کوتاه مدت برآورد شدند. نتایج همچنین نشان داد که قيمت انرژي اثر معنيدار و معکوسي بر انتشار گاز دي اکسيد کربن با يک وقفه دارد. با افزايش قيمت انرژي در بخش کشاورزي تقاضاي انرژي و در نتيجه مصرف انرژي نيز کاهش پيدا کند. کاهش مصرف انرژي سبب ميشود انتشار گاز دي اکسيد کربن نيز کاهش پيدا کند. شمار ماشين هاي بخش کشاورزي اثر معنيدار و مستقيمي بر انتشار گاز دي اکسيد کربن با يک وقفه داشته است. با فرض یکسان بودن فناوری، افزايش شمار ماشين ها سبب ميشود که انرژي بيشتري مصرف شود. افزايش مصرف انرژي سبب مي شود انتشار گاز دياکسيد کربن نيز افزايش يابد. آبياري نوين اثر معني دار و معکوسي را بر انتشار گاز دي اکسيد کربن با يک وقفه نشان ميدهد. نتايج بدست آمده در کوتاه مدت نيز تأييدکننده نتايج در بلندمدت است. همچنین با استفاده از روش تجزيه واريانس خطاي پيش بيني سهم متغيرها در تجزيه واريانس خطاي پيشبيني دي اکسيد کربن بخش کشاورزي براي يک دوره 10 ساله بررسی شد. نتایج نشان داد که قيمت انرژي و آبياري نوين به ترتيب بيشترين و کمترين اثر را بر اين متغير در کوتاه مدت، ميان مدت و بلندمدت دارند.نتيجه گيري : يکي از روشهاي کاهش گاز دی اکسید کربن بدون کاستن از توليد، بهبود میزان مصرف انرژي در بخش کشاورزي است. لذا اگر بتوان بهره وري انرژي را افزايش داد، ميتوان بدون کاستن از سطح توليد، به کاهش انتشار گاز دی اکسید کربن در اين بخش رسيد. همچنین به کارگيري ماشین های چند منظوره براي استفاده کمتر از ماشینها و در نتيجه کاهش مصرف انرژي و همچنين فناوری هاي نوینی همانند آبياري تحت فشار که باعث کاهش مصرف انرژي و انتشار گاز دي اکسيد کربن مي شوند، پيشنهاد مي شود.
|
تخصص ها
:
|
کشاورزي، فناوری، دي اکسيد کربن، انرژي، مدل VAR.
|
|
|
|
8
|
بررسی تأثیر روش خاكورزي و ميزان بقايا بر عملکرد و برخی ویژگی های شبدر برسیم و چغندرقند
|
( 1386 بازدید )
( 65 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 2
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
سابقه و هدف: در دهه هاي اخير نظام زراعي جديدي به نام کشاورزي حفاظتي به عنوان راهكار بشر براي رویارویی با چالش های فراروي توليد در نظام زراعي متداول (مانند فرسايش خاک، چالش های زيست محيطي و کاهش کارآيي نهاده هاي توليدي مانند کود، انرژي وآب) در جهان پيشنهاد شد. در ايران بررسی های جامعي مشتمل بر همه ی اصول نظام زراعي حفاظتي انجام نشده است. اين تحقيق با هدف بررسي سازگاري نظام کشاورزي حفاظتي با شرايط کشاورزي منطقه سرد استان خراسان رضوي و بررسي تاثير کشاورزي حفاظتي بر عملکرد گیاهان زراعي مختلف اجرا شد تا مشخص شود: آيا کاهش عمليات خاکورزي و حفظ بقاياي گیاه زراعی، ميتواند تاثير مطلوبي بر عملکرد محصول آنها داشته باشد؟مواد و روشها: به منظور پایش تأثیر روش خاكورزي و ميزان بقايا بر عملکرد گیاهان زراعی، آزمایشی به صورت كرتهاي خرد شده در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با سه تكرار در ایستگاه جلگه رخ مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی (با مختصات 59 درجه شرقي، و 35 درجه و 50 دقيقه شمالي) به مدت دو سال زراعي (93-1391) اجرا شد. در این آزمایش تیمار خاکورزی در کرت اصلی(در سه سطح شامل: 1- خاکورزي متداول(شخم برگرداندار+ دو بار ديسك + تسطيح + كاشت با بذر كار)، 2- خاکورزی کمینه (دوبار چيزل پكر + كاشت با بذركار) و 3- بدون خاکورزی (كاشت مستقيم با بذركار) و تیمار ميزان بقایا در کرت فرعی(در سه سطح شامل: 1- بدون بقايا، 2- حفظ 30% بقايا و 3- حفظ 60% بقاياي گیاه زراعی پیشین) قرار داشت.نتایج و بحث: نتايج نشان داد که در شبدر برسيم، تغيير نظام خاكورزي سبب كاهش (Pنتیجه گیری: بنابر نتايج به دست آمده از اين بررسی چنين به نظر مي رسد كه در محصولات شبدر برسیم و چغندر قند مي توان با استفاده از روش بدون خاكورزي و به ويژه در شرايط حفظ بقايا به عملكردهايي معادل و يا بيشتر از روش خاكورزي مرسوم دست يافت.
|
تخصص ها
:
|
خاکورزی حفاظتي، کشاورزي حفاظتي، چغندر قند، شبدر برسیم، عملکرد، کیفیت.
|
|
|
|
9
|
بررسی مصرف کود پوشش دار اوره-پلی فنل به عنوان کود دوستدار محیط زیست بر رشد، عملکرد و جذب نیتروژن در ذرت
|
( 1786 بازدید )
( 46 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 2
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
سابقه و هدف: یکی از راههای چیره شدن بر چالشهای زیست محیطی ناشی از کاربرد کود اوره در کشاورزی پایدار، کند رها کردن کود اوره از طریق پوشش دادن آن با متابولیت های گیاهی طبیعی است. ترکیبهای فنلی نوعی از متابولیت های گیاهی هستند که می توانند از فعالیت اوره آز و نیتراتسازی (نیتریفیکاسیون) جلوگیری کنند. این ترکیبها می توانند به طور مستقیم تجزیه و فعالیت آنزیم ها و تجزیه کننده های خاک را تحت تاثیر قرار داده و روی سرعت تجزیه و چرخش عناصر غذایی تاثیر بگذارند. گزارش دادند که ترکیبهای طبیعی مانند بقایای گیاهی نعنا (Mentha arvensis) و پودر دانه درخت چریش (Azadirachta indica) حاوی ترکیبات فنلی است که می توانند به عنوان ممانعت کننده اوره آز و نیتراتسازی عمل کنند. افزون بر این، پلی فنل ها می توانند با تشکیل کمپلکس پروتئین-پلی فنل باعث تغییر قابلیت دسترسی نیتروژن شوند مواد و روشها: برای رسیدن به هدف مورد اشاره کود اوره با استفاده از پودر بقایای میوه انار که غنی از پلی فنل است، پوششدار شده و اثرگذاری های آن بر میزان جذب نیتروژن، رشد و عملکرد ذرت رقم سینگل کراس 704، در قالب آزمايش فاکتوريل با طرح پايه بلوکهاي کامل تصادفي در سه تكرار بررسی شد. آزمايش در سال 1392 در دانشکده علوم و فنون نوين دانشگاه تهران، به صورت گلدانی (در محیط باز) و درون انکوباتور اجرا شد. تيمارهاي آزمايش شامل دو سطح كود نيتروژن (از منبع اوره) به میزانهای 100 و200 ميلي گرم بر کيلوگرم خاک (به ترتیب 65 و 130 کیلوگرم بر هکتار) و چهار سطح پودر بقایای میوه انار (غنی از پلی فنل) به میزانهای 0(شاهد)، 35، 70 و 100 درصد وزن کود نيتروژن بود. اوره به روش های مرسوم با پودر بقایای میوه انار به میزان های یادشده پوشش دار و مصرف شد. پس از رسيدگي کامل، گياهان برداشت و صفاتي مانند: عملکرد دانه، وزن ساقه، وزن برگ، وزن ريشه، زیستتوده کل و جذب نیتروژن اندازه گيري شد.نتایج و بحث: نتايج نشان داد که کاربرد کود اوره پوششدار شده به ویژه به میزان 100 درصد وزني کود اوره، باعث کاهش نیتراتسازی به میزان 15% و 23 % به ترتیب در 21 و 35 روز و رهاسازی آن در 65 روز پس از آغاز آزمایش در اتاقک رشد (انکوباتوری) شد. این امر باعث شد که در شرایط گلدانی، این کود از طریق رهایش تدریجی تر نیترات، باعث افزايش معني دار عملکرد دانه و زیست توده کل به میزان 3/13 و 3/17 گرم بر گیاه شود. جذب نیتروژن کل نیز در اوره پوششدار شده (تیمار100%)، به میزان 27% افزایش یافت.نتیجهگیری: نتايج نشان داد که پوششدار کردن کود اوره با پودر بقایای میوه انار غنی از پلی فنل به ویژه به میزان 100 درصد وزني کود اوره، باعث افزايش معني دار عملکرد دانه و زیست توده کل شد. کاربرد کود اوره پوششدار شده با پلی فنل همچنین به طور موثری توانست میزان نیترات خاک را در مراحل اولیه کانی شدن اوره کاهش داده و بر عکس باعث افزایش دسترسی آن در مراحل نهایی آزمایش در اتاقک رشد شود.
|
تخصص ها
:
|
کود اوره پوشش دار، رهایش نیتروژن، بازدارنده نیتراتسازی، ذرت، پودر بقایای میوه انار.
|
|
|
|
10
|
واکنش عملکرد دانه و کیفیت کتان روغنی به کودهای شیمیایی، زیستی و آلی
|
( 1375 بازدید )
( 53 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 6 - شماره 2
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
سابقه و هدف: گیاه کتان در سالهای اخیر در زیر مجموعه گیاهان فراموش شده قرار گرفته است در صورتی که ارزش اقتصادی و دارویی شایان توجهی دارد. از اینرو شایسته است ضمن تلاش برای افزایش عملکرد دانه و بهبود شاخص های کیفی محصول تا حد امکان از کاربرد نهاده های شیمیایی کاسته شود. کاربرد کود شیمیایی نیتروژن عملکرد دانه و روغن کتان را در مقایسه با تیمار شاهد به ترتیب به میزان 37% و 21% افزایش داد. گزارش های بسیاری درباره مقایسه نظام های کودی و تاثیر مثبت کود آلی بر افزایش عملکرد دانه گیاهان زراعی وجود دارد. از جمله می توان به بهبود قابل ملاحظهی غلظت فسفر در دانه و جذب كل آن در گياه بادام زميني در اثر کاربرد ورميكمپوست در مقايسه با تيمار شاهد کود شیمیایی اشاره کرد. همچنین افزایش عملکرد دانه و عملکرد اسانس گیاه دارویی انیسون در اثر محلولپاشی آهن گزارش شده است. بررسی امکان کاهش کاربرد کود شیمیایی در زراعت کتان بذری و نیز بررسی واکنش گیاه به تغذیه تلفیقی به عنوان هدفهای اصلی این تحقیق در نظر گرفته شدند.مواد و روش ها: به منظور بررسی تأثیر نظامهای تغذیه آلی، شیمیایی، زیستی و تلفیقی بر عملکرد کمی و کیفی کتان بذری (Linum usitatissimum L.)، آزمایشی در بهار و تابستان سال1392 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس واقع در غرب استان تهران کیلومتر 16 بزرگراه تهران- کرج اجرا شد. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل شاهد (بدون کاربرد کود)، تأمین همه ی نیاز نیتروژنی گیاه از منبع کود شیمیایی(اوره)، از منبع زیستی (نیتروکسین)، از منبع آلی (ورمیکمپوست)،تیمار های تلفیقی اوره + نیتروکسین ، اوره + ورمیکمپوست، اوره + ریزمغذی تجاری به نام فتریلون کمبی 2 و تیمار اوره + نیتروکسین + فتریلون کمبی 2 بودند.نتایج و بحث: تجزیه واریانس داده های آزمایش نشان داد که نظامهای مختلف تغذیهای تأثیر معنیداری بر بیشتر صفات مورد ارزیابی از جمله عملکرد دانه، عملکرد زیست توده، شمار کپسول در بوته، شمار شاخه فرعی، وزن کپسول موجود در هربوته، وزن هزار دانه، وزن خشک برگ، عملکرد روغن، درصد اولئیکاسید و لینولنیکاسید (جزء مهم امگا-3) داشتند. بیشترین عملکرد دانه به میزان 08/703 کیلوگرم در هکتار از نظام تغذیه شیمیایی منفرد با اوره به دست آمد و نظامهای تغذیه تلفیقی اوره + ورمیکمپوست و اوره + نیتروکسین+ فتریلون کمبی 2 در رتبههای بعدی قرار داشتند اما با تیمار کاربرد منفرد کود شیمیایی تفاوت معنی داری نشان ندادند. در مجموع نتایج این تحقیق گویای آن است که تیمار اوره + نیتروکسین + فتریلون کمبی 2 افزون بر حفظ تراز بالای عملکرد دانه کتان و بهبود کیفیت روغن (05/13 درصد لینولئیک اسید و 28/47 درصد لینولنیک اسید) با 7/65 درصد برتری نسبت به تیمار شاهد بیشترین عملکرد روغن (9/271کیلوگرم در هکتار) را به خود اختصاص داد.نتیجه گیری: بنابر یافته های این تحقیق تغذیه کتان با نسخه تلفیقی اوره + نیتروکسین + فتریلون کمبی 2 را میتوان به عنوان جایگزین مناسبی برای روشهای مرسوم بهبود حاصلخیزی خاک یعنی کاربرد منفرد کودهای شیمیایی معرفی کرد و آن را گامی مؤثر و سودمند در راستای تحقق هدف های کشاورزی پایدار به شمار آورد.
|
تخصص ها
:
|
روغن، حاصلخیزی خاک، تغذیه شیمیایی، نیتروکسین، ورمیکمپوست.
|
|
|
|
|