|
1
|
پیشبینی دراز مدت تقاضای مصرف کودهای شیمیایی در کشاورزی ایران
|
( 2306 بازدید )
( 601 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 4 - شماره 1
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
کشاورزی ایران در 4 دهه گذشته برای افزایش و پیوستگی تولید محصولات کشاورزی نیاز روز افزونی به کودهای شیمیایی داشته است از سوی دیگرمصرف بیش از اندازه ی کودهای شیمیایی باعث شده تا سالانه چندین هزار میلیارد ریال برای خرید و تامین کودهای شیمیایی هزینه شده که در این میان دولت نیز مبالغ کلانی را به عنوان یارانه پرداخت می کند. فزون بر آن خطرهای زیست محیطی بدنبال داشته که از آن جمله موجب تجمع ترکیبات خاص مانند نیترات در محصولات کشاورزی و به مخاطره افتادن سلامت مصرف کنندگان شده است. بنابراین پیش بینی میزان کود مورد نیاز کلید موفقیت در برنامه ریزی دراز مدت در جهت تامین امنیت غذایی، حفظ سلامت همگانی می باشد. برای برآورد میزان نیاز به کودهای شیمیایی در آغاز داده های مربوط به دوره زمانی 45 ساله ( 1341 تا 1386 خورشیدی) از بانک های اطلاعاتی وزارت جهاد کشاورزی، مرکز آمار ایران و سازمان خوار بار و کشاورزی جهانی (فائو) مربوط به محصولات زراعی و باغی شامل سطح زیر کشت، عملکرد و تولید و میزان مصرف آنها گرد آوری شد. در بین انواع مدلهای علت و معلولی مدل نکورنگ با متغیرهای عملکرد، عملکرد سال پیش، سطح زیرکشت و کود مصرفی سال پیش و با ضریب همبستگی 94/0 بهترین برآورد را از میزان مصرف کود ارائه داد. ضریب های مدل بر پایه داده های سالهای 1341 تا 1370 محاسبه شد و درستی و دقت مدل با مقایسه مقادیر پیش بینی شده و واقعی برای سالهای 1372 تا 1386 تایید شد. در نهایت میزان برآورد نیاز به مجموع کودهای شیمیایی در تولیدات کشاورزی ایران برای سال 1400 خورشیدی به میزان 5 میلیون تن برآورد شد.
|
تخصص ها
:
|
کشاورزی، کود شیمیایی، مدل سازی، پیش بینی
|
|
|
|
2
|
ارزیابی تاثیر گیاهان پوششی بر توزیع عمودی سطح برگ و ماده خشک ذرت در رقابت با علفهایهرز
|
( 2015 بازدید )
( 181 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 4 - شماره 1
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
چگونگی توزیع سطح برگ و ماده خشک از عامل های موثر بر میزان جذب نور، تبخیر و تعرق تاج پوشش (کانوپی) و در نهایت ماده خشک و عملکرد دانه گیاهان زراعی به شمار می رود. به منظور ارزیابی تغییرات عمودی سطح برگ و ماده خشک تاج پوشش ذرت Zea mays L) در رقابت با علفهای هرز و در حضور گیاهان پوششی آزمایشی در سال 1390 در مزرعه آموزشی-پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری اجرا شد. این پژوهش به صورت طرح بلوک کامل تصادفی با 8 تیمار و 3 تکرار طراحی شد. تیمارهای آزمایش شامل کاشت لوبیا سبزPhaseolus vulgaris)، سویا (Glycine max L. Merr) و شبدر برسیم Trifolium alexandrium به عنوان گیاهان پوششی به صورت همزمان و با تاخیر 21 روز نسبت به کاشت ذرت و همچنین کشت خالص ذرت در شرایط کنترل و بدون کنترل علفهای هرز بود. نتایج بیانگر این بود که سطح برگ لوبیا سبز و سویا به ترتیب 90 و 8/92 درصد و ماده خشک لوبیا سبز و سویا نیز به ترتیب 6/82 و 1/93 درصد در مقایسه با شبدر برسیم برتری داشت. کاشت همزمان و با تاخیر لوبیا سبز به ترتیب 5/2 و یک درصد و کشت همزمان و با تاخیر سویا به ترتیب 5/3 و یک درصد سهم لایه های بالایی تاج پوشش ذرت از سطح برگ کل را نسبت به کاشت خالص بدون وجین افزایش داد و باعث افزایش توان رقابتی ذرت در برابر علفهای هرز شده است. به طور کلی گیاهان پوششی باعث اختصاص سطح برگ علفهای هرز به لایههای پایینتر شدند، که در مورد گاوپنبه Abutilon theophrasti و قیاق Sorghum halepense مشهودتر بود. حضور گیاهان پوششی در مقایسه با کاشت خالص ذرت در شرایط بدون حضور این گیاهان باعث کاهش شمار و سهم لایههای مختلف تاج پوشش علفهای هرز از ماده خشک شد. ماده خشک گیاهان پوششی با ماده خشک علفهای هرز رابطه منفی و با ماده خشک ذرت رابطه مثبت داشت. ذرت در شرایط حضور همزمان و با تاخیر لوبیا سبز به ترتیب 8/18 و 1/24، در حضور همزمان و با تاخیر سویا به ترتیب 02/38 و 6/39 و در حضور همزمان و با تاخیر شبدر برسیم به ترتیب 6/4 و 7/14 درصد در مقایسه با کاشت خالص در تداخل علفهای هرز دارای عملکرد بالاتری بود. عملکرد ذرت در کاشت تاخیری گیاهان پوششی بیشتر از کاشت همزمان آنها بود.
|
تخصص ها
:
|
ساختار تاج پوشش، ذرت، سویا، شبدر برسیم، لوبیا سبز.
|
|
|
|
3
|
تحلیل اقتصادی تولید زعفران در استان خراسان جنوبی
|
( 2124 بازدید )
( 269 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 4 - شماره 1
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
بررسی بهره وری عاملهای تولید به ویژه نهادههای کمیابی همانند آب و زمین میتواند به افزایش بهره وری در جهت وابستگی کمتر به منابع و نهادههای خارجی و دستیابی به اصول کشاورزی پایدار کمک کند. زعفران یکی از مهمترین محصولات کشاورزی و صادراتی استان خراسان جنوبی و ایران میباشد که ضمن برتریهای اقتصادی بالا برای تولیدکنندگان، از نظر بهره وری اقتصادی، به ویژه از نظر مصرف آب، نیز یکی از کارآمدترین محصولات در جهان میباشد. هدف این پژوهش بررسی میزان بهره وری و استفاده بهینه از نهادههای تولید در زراعت زعفران در استان خراسان جنوبی بود. داده های مورد نیاز با استفاده از ابزار پرسشنامه و مصاحبه با 98 زعفرانکار به دست آمد. به منظور تعیین رابطه بین تولید و نهادهها از تابع تولید ترانسلوگ استفاده شده است. پس از محاسبه کششهای نهادهها و تعیین نواحی تولید برای هر نهاده، میزان منطقی بودن زعفرانکاران در مصرف نهاده تعیین شد. نتایج تحقیق نشان داد که میزان کشش تولید نهادههای زمین، آب و کود شیمیایی و پیاز زعفران مثبت، ولی در مورد نهاده های کود دامی و سم میزان آن منفی میباشد؛ به بیان دیگر زعفرانکاران نهادههای زمین، آب و کود شیمیایی و پیاز زعفران را در ناحیه اقتصادی تولید مصرف میکنند، اما نهادههای کود دامی و سم در ناحیه سوم تولید و بیش از میزان بهینه استفاده میشوند. همچنین مجموع کششهای به دست آمده برابر با 91/0 میباشد که نشانگر بازده کاهشی نسبت به مقیاس در تولید زعفران در استان خراسان جنوبی میباشد.
|
تخصص ها
:
|
تابع تولید، نهاده تولید، بهره وری، تابع ترانسلوگ.
|
|
|
|
4
|
ارزیابی تاثیر سامانههای آبیاری بر پایداری کشاورزی، مورد مطالعه: دیدگاههای کارشناسان ملی توسعه سامانههای آبیاری
|
( 2251 بازدید )
( 92 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 4 - شماره 1
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
اجرای پروژه های آبیاری کشاورزی با اثرگذاریهای پرشمار بوم شناختی (اكولوژيكي)،اقتصادي واجتماعي همراه است.شناخت اين اثرگذاری ها ميتواند درتدوين سياستها وراهبردهاي كشاورزي پايدارنقش بسزايي ايفاء كند. براين پایه این پژوهش باهدف شناخت وتحليل مولفه هاي تأثیرتوسعه ای سامانه های آبیاری طرح ریزی شده است.اين پژوهش به صورت پيمايشي انجام گرفته وجامعه آماري آن کارشناسان و متخصصان مرتبط با این پروژه ها در مرکز کشور بودند. حجم نمونه با روش نمونه گیری هدفمند و با روش گلوله برفی 72 نفر گزینش شدند.ابزارتحقيق پرسشنامه اي بود كه روايي آن با نظرسنجی ازصاحبنظران توسعه كشاورزي ومتخصصين ذيربط در استان تهران موردتأييد قرارگرفت.پايايي گويه هاي پرسشنامه ازراه محاسبه آلفاي كرونباخ 853/0 به دست آمد.براي تحليل داده ها ازروش تحليل عاملي استفاده شد. نتايج به دست آمده ازتحليل عاملي نشان داد كه عاملهای؛ مدیریت پایدار منابع، اشتغال و درآمد، اثرگذاریهای محیطی، اعتماد و توسعه نهادی، مکانیزاسیون، بهره وری، کیفیت زندگی، توسعه کشاورزی و سیمای جمعیتی که در کل 28 شاخص را در برگرفته اند، بيش از73درصد از واريانس اثرگذاریهای توسعه ای پروژه های آبیاری کشاورزی را تبيين ميكنند
|
تخصص ها
:
|
توسعه کشاورزی، اثرات توسعه ای، تحلیل عاملی مدیریت پایدار
|
|
|
|
5
|
تأثیر آبیاری تکمیلی و کاربرد دوگانه باکتریهای حل كننده فسفات و قارچ میکوریز بر عملکرد و بازده مصرف آب عدس در شرایط دیم خراسان شمالی
|
( 2277 بازدید )
( 105 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 4 - شماره 1
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
نوسانهای بارندگی در دیمزارها زیاد بوده، انجام یکبار آبیاری باعث پایداری و افزایش عملکرد عدس میشود. مصرف کود در کشت حبوبات دیم نیز اغلب مرسوم نیست بنابراین میتوان با بهبود شرایط تثبیت زیستی نیتروژن در ریشه، میزان تولید را بهبود بخشید تأثیر تلقیح بذر عدس (Lens culinaris Medik) با باکتریهاي حل کنندهي فسفات Pseudomonas fluorescences و Bacillus circulans به همراه کاربرد قارچ میکوریز Glomus mosseae و نیز انجام آبیاری تکمیلی، بر شماری از صفات کمی و کیفی در دو سال 1389 و 1390 در شرایط صحرایی و در قالب طرح اسپلیت پلات با چهار تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم شمال خراسان مورد بررسی قرار گرفت. سه سطح عامل اصلی عبارت بودند از بدون آبیاری، آبیاری در مرحله کاشت و آبیاری در مرحله گلدهی و سه سطح عامل فرعی عبارت بودند از بدون کاربرد مواد بیولوژیک، تلقیح بذر با باکتریهای حلکنندهی فسفات و سطح سوم تلقیح مضاعف بذر با باکتریهای حلکنندهی فسفات و قارچ میکوریز. آبیاری تکمیلی بر همه ی صفات مورد بررسی شامل عملکرد زیست توده، عملکرد دانه، شاخص برداشت،بازده (راندمان) مصرف آب و نیز میزان فسفر و نیتروژن دانه تأثیر معنیدار داشت. بین عاملهای آزمایشی اثر متقابل معنیداری دیده نشد و استفاده از مواد زیستی باعث افزایش معنیداری در میزان مصرف آب و کاهش بازده مصرف آب و نیز افزایش میزان فسفر دانه شد. آبیاری مرحله گلدهی به میزان 20 درصد بیش از آبیاری مرحله کشت باعث افزایش عملکرد دانه شد. کاربرد مواد زیستی در تلفیق با آبیاری، تأثیری بر افزایش تولید نداشت اما به کارگیری قارچ میکوریز به ویژه بدلیل تأثیر مثبت بر راندمان مصرف آب، اهمیت داشته و با بهبودِ افزایش توان گیاه در استفاده از رطوبت موجود در خاک به پایداری بیشتر تولید کمک میکند.
|
تخصص ها
:
|
عدس، آبياري تكميلي، ميكوريز، باكتريهای حل کنندهی فسفات.
|
|
|
|
6
|
ارزیابی تأثیر تغییر عاملهای آب و هوایی بر عملکرد گندم، جو و سیب زمینی در استان همدان
|
( 1981 بازدید )
( 127 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 4 - شماره 1
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
بررسی تأثیر تغییر عاملهای آب و هوایی بر عملکرد گیاهان زراعی، امکان درک بهتری از این اثرگذاریها را بر محصولات کشاورزی فراهم میسازد. در این تحقیق، همبستگی میان دمای محیط و بارندگی با عملکرد گندمTriticum aestivum L)، جو Hordeum vulgare L) و سیبزمینی Solanum tuberosum L) در شرایط کشت آبی آنها در استان همدان مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور آمار مربوط به عملکرد و تاریخهای کاشت و برداشت هر سه محصول و همچنین اطلاعات هواشناسی شامل بارندگی و دماهای کمینه، بیشینه و میانگین روزانه از سازمانهای جهاد کشاورزی، علوم و تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی و هواشناسی استان همدان برای دوره زمانی20 ساله 1370 الی 1389 گردآوری شد. سپس به منظور بررسی رابطه بین عملکرد گندم، جو و سیبزمینی با متغیرهای آب و هوایی در طول دوره یادشده از ضریب همبستگی و رگرسیون خطی ساده استفاده شد. بنابر نتایج این تحقیق، همبستگیها در مقیاس زمانی دوره رشد گیاهان زراعی در مناطق مختلف در منطقه مورد بررسی متفاوت بودند. در شهرستانهای رزن و بهار همبستگی میان دمای محیط و بارندگی دوره رشد با عملکرد محصولات زراعی موردنظر معنیدار نبود، در حالی که در دیگر مناطق مورد بررسی همبستگی معنیداری میان عملکرد محصولات زراعی با دمای کمینه، میانگین و بارندگی دوره رشد وجود داشت. در شهرستان کبودرآهنگ عملکرد گندم و جو و در شهرستان ملایر عملکرد گندم همبستگی منفی با دمای بیشینه در طی دوره رشد داشت و عملکرد این محصولات در این شهرستانها با افزایش دمای بیشینه روند کاهشی داشته است. در همه ی مناطق مورد بررسی، همبستگی معنیداری میان عملکرد سیبزمینی و بارندگی دوره رشد وجود نداشت، هرچند که همبستگی معنیدار و مثبتی میان عملکرد جو با بارندگی در شهرستانهای همدان، نهاوند، و تویسرکان و عملکرد گندم با بارندگی در شهرستانهای ملایر، نهاوند و تویسرکان وجود داشت. نتایج همبستگیهای میان عملکرد محصولات زراعی و عاملهای آب و هوایی در مقیاس ماهانه، بیانگر همبستگی بالا و معنیدار (مثبت یا منفی) دماهای اسفند ماه و بارندگی فروردین ماه با عملکرد گیاهان زراعی در هر یک از شهرستانهای یاد شده در استان همدان بوده است.
|
تخصص ها
:
|
تغییرات آب و هوایی، عملکرد گیاهان زراعی، دمای محیط، بارندگی.
|
|
|
|
7
|
تأثیر مقادير مختلف کلش گندم و کود نيتروژن بر ترکیب و جمعیت علفهایهرز در زراعت سير
|
( 1765 بازدید )
( 98 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 4 - شماره 1
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
به منظور بررسي تأثیر مقادير مختلف کلش گندم و کود نيتروژن بر ترکیب، تراکم و زیست توده علفهای هرز در زراعت سیر، آزمايشي به صورت فاکتوريل در قالب طرح پايه بلوکهاي کامل تصادفي با سه تکرار در مزرعه تحقيقاتي دانشکده کشاورزي دانشگاه فردوسي مشهد در سال زراعي 91-1390 اجرا شد. تيمارها شامل چهار سطح کلش گندم (صفر، 5، 10 و 15 تن در هکتار) و چهار سطح کود نيتروژن (صفر، 50، 100 و 150 کيلوگرم در هکتار) بودند. ترکیب، تراکم و وزن خشک علفهای هرز در دو مرحله پیش و همزمان با شکل گیری تاج پوشش (کانوپی) سیر اندازه گیری شد. نتايج نشان داد که اثرگذاری های ساده و متقابل میزان کلش و کود نيتروژن بر تراکم و وزن خشک علفهای هرز معني دار بود. با افزايش میزان کلش از صفر تا 15 کيلوگرم تراکم و به تبع آن زيست توده علفهاي هرز در هر دو مرحله کاهش يافت. قرارگيري کلش گندم بر سطح خاک با محدود کردن ميزان تشعشع خورشيدي رسيده به سطح خاک مانع جوانه زني بذر علفهاي هرز شد که اين امر کاهش شمار و تراکم نسبي گونه هاي علف هرز را موجب شد. با افزايش میزان نيتروژن به دليل تحريک رشد رويشي علفهاي هرز، روند افزايشي براي تراکم و زيست توده علفهاي هرز دیده شد. بدين ترتيب، اگرچه نيتروژن يکي از عناصر ضروري براي بهبود رشد ميباشد، ولي با توجه به تغيير حاصلخيزي خاک و تأثير بر روابط آن با گياه زراعي، چنين به نظر مي رسد که بتوان از مديريت مصرف نيتروژن و همچنين استفاده از مقادير مناسب بقاياي گياهي، به عنوان راهکاري بوم شناختی (اکولوژيکي) براي کاهش جمعيت و تراکم علفهاي هرز در زراعت سير بهره مند شد.
|
تخصص ها
:
|
دگرآسیبی (آللوپاتی)، بقایای گیاهی، مدیریت بوم شناختی
|
|
|
|