|
1
|
تحلیل هزینه - فایده کشت گونههای دارویی- تجاری استان خراسان رضوی
|
( 1153 بازدید )
( 171 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 8 - شماره 2
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
سابقه و هدف: نیاز روز افزون به صنایع داروسازی و یا فرآوری محصولات دارویی با منشاء گیاهی، و همچنین لزوم توجه به کشت و افزایش سطح زیر کشت گونههای دارویی بسیار محسوس شده است. در ایران بیشتر گیاهان دارویی مورد استفاده از رویشگاه اصلی آنها برداشت می شوند که افزون بر افزایش فشار و تخریب رویشگاه، محصول گردآوری شده نیز به دلایل مختلف خالص نبوده و کیفیت مطلوبی ندارند. در صورت زراعی کردن و کشت گونههای دارویی و تعیین میزان سود خالص و مواد موثره آنها، میتوان آنها را به عنوان کشت جایگزین گیاهان رایج در مناطق مورد نظر مطرح کرد. بنابراین هدف اصلی این بررسی اقتصادی کردن کشت گیاهان دارویی بوده است.مواد و روش ها: در این پژوهش گونههای گیاهی مهم دارویی که در استان خراسان رضوی کشت میشوند، مانند؛ خاكشير، گل گاو زبان، زيره سبز، ، شويد، مرزه، خوردانه و شيرين بیان بررسی شدند. روش گردآوري آمار و اطلاعات به دو روش اسنادي و پيمايشي در سال 1391 بوده است. جامعه آماري اين پژوهش كشاورزاني بودند كه گياهان دارويي در استان خراسان رضوي کشت میکردند، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای (ناحیه ای)، شهرستان سبزوار و بخشي از شهرستان نيشابور به عنوان ناحیه مورد بررسی انتخاب شدند. دادههای به دست آمده با استفاده از تحلیل فایده- هزینه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و تحلیل سود آوری آنها نیز انجام و تفسیر شده است.نتایج و بحث: نتایج پژوهش نشان داد، میانگین کل هزینه تولید گل گاو زبان، خاكشير، زيره سبز، شويد، مرزه، خوردانه و شيرين بیان به ترتیب در حدود 66 ، 4/7، ، 4/11، 7/57، 8/13، 5/8 و 4/9 ميليون ريال در هر هکتار و میانگین درآمد کشت این گیاهان در هر هکتار به ترتیب در حدود 514، 68، ، 2/58، 343، 80، 15و 51 میلیون ریال بوده است. گل گاو زبان، خاكشير، زيره سبز، شويد، مرزه، خوردانه و شيرين بیان به طور میانگین به ترتیب حدود 448،60، ، 8/46، 285، 66، 7 و 42 میلیون ریال سود برای کشاورزان در هر هکتار داشته است. بيشترين هزينه توليد در ميان گياهان مورد ارزیابی مربوط به گل گاو زبان و شويد، و كمترين هزينه توليد مربوط به خاكشير و پس از آن خوردانه میباشد. بيشترين درآمد نيز مربوط به گل گاو زبان و كمترين درآمد مربوط به خوردانه بوده است. گل گاو زبان با داشتن بيشترين هزينه به علت درآمد خوبي كه داشته داراي بيشترين سود بوده و كمترين سود از آنِ كشاورزان توليد كننده زيره است. نسبت هزینه - فایده در مورد همهي گياهان دارويي بالاتر از يك بوده و گویای آن است كه كشت انواع گياهان دارويي داراي توجيه اقتصادي ميباشد. بيشترين نسبت هزينه - فایده مربوط به خاكشير با 14/9 و مزره با 65/7 است كه نسبت بسيار بالايي مي باشد. كمترين اين نسبت مربوط به خوردانه با 69/1 است.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان ميدهد كه كشت گياهان دارويي مورد بررسي، نخست اینکه داراي هزينه - فايده بالاتر از يك و در نتیجه داراي سود اقتصادي بوده و دوم اینکه برای کشت هر هكتار گياهان دارويي نسبت به دیگر گياهان زراعي و باغي نیاز به آب مصرفي کمتری دارد. لذا كشت گياهان دارويي به كشاورزان توصيه می شود.
|
تخصص ها
:
|
ارزیابی اقتصادی، نسبت هزینه - فایده، گیاهان دارویی، خراسان رضوی، سبزوار.
|
|
|
|
2
|
شناسایی صفات زراعی مؤثر بر عملکرد ارقام بومی برنج با استفاده از مدلهای رگرسیون چندگانه
|
( 1073 بازدید )
( 149 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 8 - شماره 2
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
سابقه و هدف: متخصصان اصلاحنباتات برای انتخاب اهداف اصلاحی خود از میان صفات متنوع مورفولوژیک و فیزیولوژیک نیاز به دسته بندی محدودیت ها و قابلیتهای موجود در گیاهان دارند؛ این موضوع برای برآورد میزان افزایش عملکرد ناشی از تغییر در صفات گیاهی اهمیت بالایی دارد که رسیدن به آن مستلزم استفاده از روشهای آماری مناسب است. از اینرو، این پژوهش با هدف شناسایی و انتخاب صفات زراعی مؤثر بر عملکرد ارقام بومی برنج با استفاده از رگرسیون چندگانه در منطقه ساری انجام شد.مواد و روش ها: برای اجرای آزمایش در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و 12 رقم بومی برنج، دادههای مورد نیاز برای استفاده در مدلسازی رگرسیونی جمعآوری شدند. به منظور تعیین مهمترین صفات و نشان دادن سهم صفات مختلف در تشکیل و تعیین عملکرد شلتوک از روش گزینش متغیر و رگرسیون چندگانه استفاده شد. با استفاده از رگرسیون چندگانه، ارتباط بین عملکرد شلتوک با تمامی صفات بهصورت کمی تعیین شد. همچنین، با توجه به همبستگی منفی و یا مثبت موجود بین صفات تعداد خوشهچه پر در خوشه و شاخص برداشت، برای شناسایی تغییرات عملکرد ناشی از همبستگی این دو صفت، سه فرضیه مطرح و جوانب مختلف آن مورد بررسی قرار گرفت.نتایج و بحث: صفات تعداد روز تا سبز شدن بذر، تعداد روز تا گردهافشانی، تعداد روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، طول برگ پرچم، تعداد خوشهچه پر در خوشه، وزن هزار دانه و شاخص برداشت که در افزایش عملکرد بیشترین نقش را داشتند، با استفاده از رگرسیون چندگانه، شناسایی و مقدار مطلوب هر یک از آنها مشخص شدند. این هفت متغیر، 50 درصد از تغییرات عملکرد را توجیه کردند. نتایج نشان داد چنانچه ارتباط و همبستگی موجود بین صفات تعداد خوشهچه پر در خوشه و شاخص برداشت دستخوش تغییرات قرار گیرد، میتوان از آن به نفع عملکرد بهره گرفت. با توجه به همبستگی منفی موجود بین دو صفت تعداد خوشهچه پر در خوشه و شاخص برداشت، برای تعیین تغییرات عملکرد سه فرضیه مطرح شد. اگر همبستگی موجود بین صفات شاخص برداشت و تعداد خوشهچه پر در خوشه قابل شکستن نباشد، عملکرد نسبت به متوسط عملکرد ارقام بومی برنچ 1722 (از 4581 به 6303) کیلوگرم در هکتار افزایش خواهد یافت. در صورتی که مقدار تعداد خوشهچه پر در خوشه و شاخص برداشت در حد متوسط بماند، عملکرد به میزان 1985 (از 4581 به 6566) کیلوگرم در هکتار افزایش خواهد یافت. اگر همبستگی بین تعداد خوشهچه پر در خوشه و شاخص برداشت شکسته شود، مقدار افزایش عملکرد 2747 (از 4581 به 7329) کیلوگرم در هکتار خواهد بود. نتایج روش مورد استفاده در این تحقیق به علت اینکه به اختلافات ژنتیکی بین ارقام توجه دارد، میتواند راهگشای متخصصان اصلاحنباتات برای انتخاب صفات مؤثر بر عملکرد برنج باشد.نتیجه گیری: با انتخاب مقادیر بهینه صفات انتخاب شده در مدل، متوسط عملکرد از 4581 کیلوگرم در هکتار به 6303 تا 7329 کیلوگرم در هکتار قابل افزایش است. نتایج روش مورد استفاده در این پژوهش به علت اینکه به اختلافات ژنتیکی بین ارقام توجه دارد، میتواند در کنار سایر روشها به متخصصان اصلاحنباتات برای انتخاب مهمترین صفات مؤثر بر عملکرد ارقام برنج کمک کند.
|
تخصص ها
:
|
اصلاحنباتات، تغییرات عملکرد، رگرسیون چندگانه، همبستگی صفات.
|
|
|
|
3
|
ارزیابی مدیریت علفهای هرز گیاهان دارویی ریحان(Ocimum basilicum L.) و گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.) با گیاهان پوششی ماش (Vigna radiate L.) و شبدر ایرانی (Trifolium resupinatum L.)
|
( 1115 بازدید )
( 87 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 8 - شماره 2
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
سابقه و هدف: ارزش واقعی تولید گیاهان دارویی به کیفیت محصول بستگی دارد و پایداری محصول در درجه دوم اهمیت قرار دارد. این در حالی است که علفهای هرز بهدلیل رقابت برای جذب عنصرهای غذایی، آب و نور، موجب کاهش عملکرد گیاهان دارویی میشوند. درحالیکه اتکا به کاربرد سموم علفکش برای مدیریت و مهار (کنترل) علفهای هرز بهعلت افزایش گونههای علفهرز مقاوم به علفکش، چالشهای زیست محیطی و هزینه تولید سموم شیمیایی را به همراه دارد. استفاده از گیاهان پوششی میتواند یک جایگزین مناسب برای علفکشهای شیمیایی باشد. و نقش مهمی در رسیدن به هدفهای کشاورزی پایدار، حفظ و بهرهوری از منبعهای خاک و حفظ کیفیت زیست محیطی ایفا کند. بنابراین، گونههایی از گیاهان پوششی باید انتخاب شوند که با توجه به ویژگیهای فیزیکی و شیمیاییشان، توانایی رقابت و سرکوب علفهای هرز را داشته باشند. لذا، این پژوهش با هدف تاثیر گیاهان پوششی ماش (Vigna radiate L.) و شبدر ایرانی (Trifolium resupinatum L.)روی مدیریت علف هرز گیاهان دارویی ریحان (Ocimum basilicum L.) و گاوزبان اروپایی (Borago officinalis L.) صورت پذیرفت.مواد و روشها: بدین منظور دو آزمایش بهصورت طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی در آزمایش اول شامل استفاده از گیاهان پوششی ماش و شبدر ایرانی بهطور جداگانه در بین ردیفهای ریحان، و در آزمایش دوم کاشت ماش و شبدر ایرانی بهطور جداگانه در بین ردیفهای گاوزبان اروپایی بود. همچنین، دو تیمار کشت خالص هر یک از گیاهان در شرایط وجین و بدون وجین علفهای هرز نیز در هر تکرار برای هر دو آزمایش در نظر گرفته شد. کرتهای دارای گیاه پوششی، شامل 5 ردیف گیاه دارویی (با فاصله ردیف 50 سانتیمتر و فاصله روی ردیف 5 سانتیمتر در ریحان و فاصله ردیف 50 سانتیمتر و فاصله روی ردیف 20 سانتی متر در گاوزبان) و 6 ردیف گیاه پوششی (به صورت کاشت بین ردیفهای گیاهان دارویی) بود. کاشت گیاهان دارویی و پوششی به صورت همزمان انجام شد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد، کشت خالص گیاهان ریحان و گاوزبان اروپایی با وجین، دارای بیشترین شمار برگ، قطر ساقه و وزن تر و خشک بود. همچنین کمترین وزن تر و خشک اندامهای هوایی گیاهان نامبرده در حضور گیاه پوششی ماش دیده شد. افزون براین، حضور گیاه پوششی ماش موجب به کمینه رساندن صفات مورفولوژیکی (ریختشناختی) گیاه ریحان و گاوزبان اروپایی مانند ارتفاع، قطر ساقه و شمار برگ شد. بیشینه درصد و عملکرد اسانس در گیاهان ریحان و گاوزبان اروپایی در شرایط کشت خالص و بدون تداخل علفهای هرز دیده شد. گیاه پوششی ماش در مقایسه با شبدر ایرانی در سرکوب علفهای هرز موفق تر بود و موجب کاهش بیشتر تراکم و زیست توده علفهای هرز شد. بهطوریکه تراکم و زیستتوده علفهای هرز را در ریحان و گاوزبان اروپایی در مرحله اول تا سوم نمونه برداری بین 50 تا 100 درصد کاهش داد. همچنین، از نظر شاخص توانایی رقابت با علفهای هرز (AWC) ریحان و گاوزبان اروپایی در حضور گیاه پوششی ماش دارای کمترین توانایی رقابت بودند.نتیجه گیری: در نهایت می توان اینگونه استنباط کرد که استفاده از خاکپوش (مالچ) گیاهان پوششی باعث کاهش رشد علفهای هرز می شود که از آن برای مدیریت علفهای هرز میتوان استفاده کرد. به استناد نتایج به دست آمده از این پژوهش، برتری ماش به شبدر ایرانی در مدیریت علف هرز در ریحان و گاوزبان اروپایی تا حدودی بود که در برخی تیمارها تراکم و ماده خشک علفهای هرز را بهشدت کاهش داد.
|
تخصص ها
:
|
تداخل، تراکم علف هرز، زیست توده علف هرز، شاخص توانائی تحمل رقابت، صفات مورفولوژی.
|
|
|
|
4
|
ارزیابی وضعیت تنوع زیستی محصول های زراعی و باغی در استان گلستان در سالهای 1393-1377
|
( 1063 بازدید )
( 164 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 8 - شماره 2
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
سابقه و هدف: بهره برداری بهینه و حفاظت از تنوع گیاهی، به عنوان یکی از راهکارهای مناسب برای تضمین انعطاف پذیری بوم نظام های کشاورزی در برابر ناپایداریهای محیطی و فشارهای ناشی از آفات و بیماریها مطرح است. تنوع زیستی در چشم اندازهای کشاورزی، در سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است زیرا به طور شایان توجهی در تولیدات کشاورزی، امنیت غذایی، بازده اقتصادی و همچنین حفظ کلی تنوع زیستی جهان نقش دارد. با توجه به اهمیت تنوع زیستی در نظامهای کشاورزی، این بررسی با هدف ارزیابی وضعیت تنوع زیستی گیاهان زراعی و باغی در طی دو دهه اخیر در شهرستانهای مختلف استان گلستان انجام شد.مواد و روش ها: دادههای مورد نیاز شامل سطح زیرکشت مهمترین گیاهان زراعی (شامل گندم، جو، برنج، کلزا، سویا، پنبه، باقلا و نخودفرنگی) و مهمترین گیاهان باغی ( شامل مرکبات، توت فرنگی، هندوانه، آلو و هلو) برای 14 شهرستان استان گلستان در سال های 1393-1377 از طریق مدیریت جهاد کشاورزی شهرستانها، مرکز آمار و اطلاعات سازمان جهاد کشاورزی، سالنامه آماری وزارت جهاد کشاورزی و مصاحبه حضوری با کارشناسان و مدیران جهاد کشاورزی استخراج شد. شاخص های شانون، مارگالف، منهینیک، سیمپسون، یکنواختی و شاخص همانندی سورنسون با استفاده از معادلههای مربوطه محاسبه شد.نتایج و بحث: نتایج نشان داد، شاخص های تنوع زیستی کشاورزی در استان گلستان در طی سالهای آماری مورد بررسی، دارای نوسانهای شدیدی بوده به طوریکه شاخص شانون از سال 1377 تا 1393 از 63/1 به 33/1 در گیاهان زراعی کاهش یافته، ولی این شاخص در زمینه گیاهان باغی افزایش یافته است. بر این اساس بیشترین میزان شاخص تنوع شانون برای گیاهان زراعی، به شهرستان های بندرگز (73/1) و گرگان (72/1) و کمترین آن به شهرستانهای مراوهتپه (95/0) و کلاله (98/0) تعلق گرفت. این شاخص برای گیاهان باغی، در شهرستان های گرگان (27/2) و علیآباد کتول (20/2) بیشترین و در شهرستان های مراوه تپه (68/0) و گمیشان (93/0) کمترین میزان را نشان داد. همچنین با توجه به میزان شاخص شانون، شهرستان های بندرگز و گرگان از نظر شاخص یکنواختی گیاهان زراعی نیز به ترتیب با 717/0 و 674/0 دارای بیشترین میزان بوده و کمترین میزان این شاخص به شهرستان های کلاله (317/0) و گنبد کاووس (393/0) تعلق گرفت. در بین گیاهان باغی، شاخص یکنواختی در شهرستان های گمیشان و گالیکش به ترتیب با 704/0 و 686/0 بیشترین میزان و شهرستان مراوه تپه (254/0) کمترین میزان را داشتند. بررسی شاخص همانندی سورنسون در بخش گیاهان زراعی نشان داد که مینودشت با کلاله (95/0) و آق قلا (92/0) بیشترین همانندی و گمیشان با علیآبادکتول (21/0) کمترین همانندی را داشتند. شهرستانهای بندرگز و کردکوی با شاخص همانندی 89/0 بیشترین میزان و شهرستان گمیشان با شهرستان های گرگان (11/0)، علیآبادکتول (14/0) و بندرگز (19/0) دارای کمترین میزان شاخص سورنسون در بین گیاهان باغی شناخته شدند.نتیجه گیری: بنابر نتایج این پژوهش، تنوع محصولات کشاورزی استان گلستان در دوره آماری مورد بررسی، کاهش یافته است. به طوری که تنوع در بسیاری از شهرستانها به میزان پایینی رسیده و تنها در شمار معدودی از شهرستان ها تنوع بالایی از محصولات کشاورزی دیده شد. در اغلب شهرستان ها بیشترین سطح زیر کشت گیاهان زراعی به گندم، سویا و کلزا اختصاص داشت. به طورکلی با ایجاد زیرساخت های مناسب، آموزش و آگاهی دادن به کشاورزان و تشویق آنان به تولید محصولات متنوع کشاورزی، می توان زمینه و شرایط لازم برای استفاده از خدمات بیمانند تنوع زیستی را در بومنظامهای کشاورزی استان گلستان فراهم کرد.
|
تخصص ها
:
|
سورنسون، سیمپسون، شانون، مارگالف، منهینیک.
|
|
|
|
5
|
بررسی اثر کشت مخلوط ذرت (Zea mays L.) و سزبانیا (Sesbania sesban) بر عملکرد و کیفیت علوفه
|
( 1066 بازدید )
( 177 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 8 - شماره 2
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
سابقه و هدف: کشت مخلوط یکی از بهترین روشهای افزایش تولید و بهبود کیفیت علوفه است. انتخاب مناسب دو گیاه، در کشت مخلوط میتواند افزون بر افزایش قابلیت تولید گیاه زراعی، باعث افزایش عملکرد پروتیین، حمایت از گیاه، جذب بهتر نور و بهبود کارایی استفاده از منبعها شود. کشت همزمان غلات و لگومها یک راهکار خوب برای بهبود کیفیت علوفه و افزایش عملکرد میباشد. ذرت (Zea mays L.) گیاهی از خانواده غلات است که عملکرد علوفه بالایی داشته و از نظر خوشخوراکی و قابلیت هضم نیز مناسب میباشد اما علوفه این گیاه از نظر پروتیین فقیر است از سوی دیگر سزبانیا (Sesbania sesban) گیاهی است از خانواده لگومها که علوفه ای غنی از پروتیین با قابلیت هضم بالا تولید میکند. این گیاه به عنوان یک گیاه علوفه ای جدید مقاوم به شوری و سازگار با مناطق گرمسیری در کشور معرفی شده است. لذا در این پژوهش تأثیر کشت مخلوط ذرت با گیاه سزبانیا بر عملکرد کمی و کیفی علوفه بررسی شد.مواد و روش ها: بهمنظور بررسی عملکرد و کیفیت علوفه در نظام کشت مخلوط ذرت و سزبانیا، آزمایشی در سال زراعی94-1393 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعهی پژوهشی دانشگاه جیرفت اجرا شد. تیمارهای آزمایشی نسبتهای مختلف کشتمخلوط جایگزینی ذرت و سزبانیا شامل 75 : 25، 67 : 33 ، 50 : 50 ،33 : 67، 25 : 75 و کشت خالص ذرت و سزبانیا بودند. تراکم مطلوب برای هر یک از گیاهان ذرت و سزبانیا 250000 بوته در هکتار در نظر گرفته شد. صفات مورد بررسی شامل عملکرد علوفه ذرت و سزبانیا، درصد پروتیین خام، میزان خاکستر، الیاف نامحلول در شوینده خنثی، کربوهیدراتهای محلول درآب، قابلیت هضم ماده خشک و نسبت برابری زمین بودند.نتایج و بحث: نتایج نشان داد که نسبتهای مختلف کشت مخلوط بهطور معنیداری (01/0≥P) عملکرد و کیفیت علوفه را تحت تاثیر قرار داده است. بالاترین عملکرد علوفه خشک ذرت (15208 کیلوگرم در هکتار) در تیمار 50:50 ذرت:سزبانیا مشاهده شد که 57/10 درصد نسبت به کشت خالص ذرت (13754 کیلوگرم در هکتار) افزایش نشان داد، این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار (05/0≥P) بود. بیشترین میزان عملکرد علوفه خشک سزبانیا (3/1558 کیلوگرم در هکتار)، درصد خاکستر (59/8 درصد)، پروتیین خام (22/11 درصد)، قابلیت هضم ماده خشک (23/66%) و کمترین درصد الیاف نامحلولدرشوینده خنثی (83/13%) به کشت خالص سزبانیا تعلق داشت. با افزایش درصد سزبانیا در کشت مخلوط درصد پروتیین خام، خاکستر و قابلیت هضم ماده خشک علوفه کل افزایش یافت. کشت خالص ذرت بالاترین میزان کربوهیدراتهای محلول درآب (33/29 %) را به خود اختصاص داد که با دیگر تیمارها تفاوت معنی داری(05/0≥P) را نشان داد. در بین این تیمارها بیشترین میزان نسبت برابری زمین (LER= 1.34) مربوط به تیمار مخلوط M50S50 بود.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد کشت مخلوط ذرت و سزبانیا کمیت و کیفیت علوفه را به بهبود دادند به طوری که نسبت برابری زمین در همهی نسبتهای کشت مخلوط بزرگتر از یک بود، لذا نسبت های کشت مخلوط سود اقتصادی بالاتری را نسبت به کشت خالص دو گیاه نشان دادند. بنابر نتایج این آزمایش کشت مخلوط با نسبت 50:50 ذرت و سزبانیا به دلیل دستیابی به عملکرد و پروتیین بالاتر، برتری در شاخص نسبت برابری زمین و کیفیت شایان پذیرش علوفه به عنوان تیمار برتر کشت مخلوط ذرت و سزبانیا با هدف تولید علوفه در نظر گرفته شد.
|
تخصص ها
:
|
نسبت های جایگزینی، شاخص های کیفی علوفه، کشت خالص، نسبت برابری زمین.
|
|
|
|
6
|
تأثیر تلقیح بذر با سایکوسل، سودوموناس و آزوسپریلیوم بر رنگدانه های فتوسنتزی، عملکرد و دوره ی پر شدن دانه گندم در شرایط تنش شوری
|
( 1030 بازدید )
( 93 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 8 - شماره 2
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
سابقه و هدف: شوری خاک از جمله مهم ترین عاملهای محدودکننده رشد و تولید گیاهان زراعی در مناطق خشک و نیمه خشک است. کاربرد سایکوسل و کودهای زیستی همانند باکتری های محرک رشد، نقش مهمی را در بهبود عملکرد تحت تنش شوری ایفا میکنند. شاهارونا و همکاران در نتایج بررسیهای خود گزارش کردند، استفاده از باکتریهای محرک رشد ممکن است یک راهبرد (استراتژی) مناسب برای بهبود رشد گیاه در خاک های شور باشد. براتو و همکاران در نتایج بررسیهای خود گزارش کردند، تنش شوری محتوای کلروفیل (سبزینه) ذرت را کاهش داد ولی تلقیح بذر با کودهای زیستی رنگدانههای فتوسنتزی _نورساختی) را افزایش داد. عثمان در نتایج بررسیهای خود تاکید کرد، تیمار گیاهان با سایکوسل میتواند غلظت کلروفیل و کاروتنوئید را افزایش، مرحلههای فوتوفسفریلاسیون (فسفریله شدن نوری) را تسریع و میزان فتوسنتز را تحریک کند. از این رو درک واکنشهای فیزیولوژیکی گندم تحت تنش شوری ممکن است به توسعه برنامههایی کمک کند که هدف آن بهبود عملکرد است. بنابراین هدف این بررسی، ارزیابی تاثیر شوری خاک و تلقیح بذر با سایکوسل، سودوموناس و آزوسپریلیوم بر رنگدانه های فتوسنتزی، عملکرد و دورهی پر شدن دانه گندم بود.مواد و روش ها: به منظور بررسی تاثیر شوری خاک و تلقیح بذر با سایکوسل، سودوموناس و آزوسپریلیوم بر رنگدانه های فتوسنتزی، عملکرد و دوره ی پر شدن دانه گندم، آزمایش فاکتوریلی بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه دانشگاه محقق اردبیلی در سال زراعی 1395 انجام شد. تیمارها شامل چهار سطح شوری (بدون شوری به عنوان شاهد و اعمال شوری های 25، 50 و 75 میلیمولار) با استفاده از نمک NaCl و تلقیح بذر با سایکوسل، سودوموناس و آزوسپریلیوم در شش سطح (بدون تلقیح بذر به عنوان شاهد، تلقیح با سودوموناس، آزوسپریلیوم و کاربرد توأم سودوموناس و آزوسپریلیوم، سایکوسل در دو سطح 5-10 و 6-10 میلی مولار) بودند. سودوموناس پوتیدا استرین 186 و ازتوباکتر کروکوکوم استرین 5 از ریزوسفر گندم بوسیله موسسه تحقیقات خاک و آب تهران جداسازی شدند. تراکم ریزجانداران (میکروارگانیسم های) استفاده شده به عنوان باکتری های محرک رشد در این ازمایش 108 باکتری زنده و فعال در هر گرم بود.نتایج و بحث: نتایج نشان داد، سرعت و طول دوره پر شدن دانه، محتوای کلروفیل a، b، کلروفیل کل و کارتنوئید تحت تاثیر سطوح شوری، تلقیح بذر با سایکوسل، سودوموناس و آزوسپریلیوم در سطح احتمال یکدرصد معنی دار شد. شوری عملکرد، وزن ریشه، محتوای کلروفیل a ، b، کلروفیل کل و کارتنوئید، سرعت و طول دوره پر شدن دانه را کاهش داد. در حالی که این صفات به واسطه ی تلقیح بذر با سایکوسل، سودوموناس و آزوسپریلیوم افزایش یافت. مقایسه میانگین ها نشان داد که بیشترین سرعت و طول دوره پر شدن دانه (به ترتیب 00253/0 گرم در روز و 226/39 روز)، در تلقیح توام بذر با آزوسپریلیوم و سودوموناس در شرایط بدون اعمال شوری و کمترین آنها (00101/0 گرم در روز و 647/25 روز)، در بدون تلقیح بذر در بالاترین سطح شوری به دست آمد. در بالاترين سطح از شوري (75 ميلي مولار) محتواي كلروفيل a، b، کلروفیل کل و کاروتنوئید به ترتيب 31/23، 18/33، 61/22 و 62/42 درصد در مقايسه با بدون اعمال شوري كاهش يافت. تلقيح بذر با سايكوسل، سودوموناس و آزوسپریلیوم محتوای کلروفیل a، b، کاروتنوئید و کلروفیل کل را در شرايط شوری همانند شرایط عادی (نرمال) افزایش داد. بیشترین عملکرد دانه در حالت بدون اعمال شوری، کاربرد توأم سودوموناس و آزوسپریلیوم و کمترین آنها در شوری 75 میلی مولار و بدون تلقیح بذر با سایکوسل، سودوموناس و آزوسپریلیوم به دست آمد.نتیجه گیری: به نظر می رسد تلقیح بذر با کودهای زیستی و سایکوسل می تواند به عنوان یک ابزار مناسب برای افزایش عملکرد و طول دوره پر شدن دانه گندم تحت تنش شوری باشد.
|
تخصص ها
:
|
کودهای بیولوژیک، محتوای کلروفیل، مولفه های پرشدن دانه، گندم.
|
|
|
|
7
|
بررسی تأثیرات تغییر اقلیم بر فنولوژی پوشش گیاهی با استفاده از سری زمانی دادههای AVHRR
|
( 967 بازدید )
( 192 دانلود )
|
|
|
|
اطلاعات انتشار
:
|
دوره 8 - شماره 2
|
نویسندگان
:
|
|
خلاصه مقاله
:
|
سابقه و هدف: تغییر اقلیم باعث تغییر در فنولوژی (پدیدشناختی) پوشش گیاهی، به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک می شود، زیرا گیاهان مناطق خشک نسبت به تغییرپذیری شرایط محیطی حساس بوده و دارای آسیب پذیری بیشتری در برابر تغییر اقلیم هستند. به منظور آشکارسازی نوسانهای اقلیمی، بررسی فنولوژی پوشش گیاهی اهمیت دارد. دوره (سری) زمانی داده های سنجش از دور به دلیل ویژگی های منحصر به فرد همچون مشاهده پیدرپی سطحهای زمینی و دستیابی سریع به اطلاعات نواحی گسترده با هزینه و زمان کم، مجموعه اطلاعات دقیق و کامل در بازه زمانی و مکانی را فراهم می کنند و به عنوان ابزاری مهم در بررسی و شناسایی تغییرپذیریهای فنولوژیکی گیاهان بهشمار می آیند. از آنجاییکه به بررسی تغییرپذیریهای فنولوژیکی پوشش گیاهی (مراتع و اراضی دیم شامل گندم و جو) در سطحهای مختلف کمتر پرداخته شده است، هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر تغییرپذیریهای اقلیمی روی پارامتر (فراسنجه)های فنولوژیکی پوشش گیاهی در دو سطح مختلف ارتفاعی میباشد.مواد و روش ها: در این تحقیق، از پارامترهای فنولوژیکی آغاز، پایان و طول فصل رشد پوشش گیاهی (زنجان، تهران و سمنان) در دو سطح ارتفاعی دامنه جنوبی البرز که از شاخص NDVI داده های بلندمدت عکسهای ماهوارهای AVHRR در محدوده سالهای2013-1984 و دادههای دما و بارش به دست آمده از 9 ایستگاه هواشناسی در محدوده مورد بررسی، برای بررسی تغییر اقلیم استفاده شد. این بررسیها در دو سطح مختلف ارتفاعی بالاتر و پایینتر از 2000 متر برای پوشش گیاهی دامنه جنوبی البرز انجام شده است. برای هموارسازی داده ها در عکسهای ماهوارهای از روش Savitzky–Golayدر نرم افزار TIMESAT و به منظور استخراج روند تغییرپذیری دادههای هواشناسی از نرم افزار RClimdex استفاده شد.نتایج و بحث: نتایج تحلیل دوره زمانی عکسهای ماهواره ای نشان داد، طول فصل رشد در ارتفاعهای بالای 2000 متر برای پوشش گیاهی سمنان در طی سال های 2013-1984 تغییر محسوسی نداشته و به دلیل داشتن تغییرپذیری کمتر از 5/1 روز نوسانهای آن قابل چشم پوشی است. اما طول فصل رشد پوشش گیاهی تهران و زنجان در این ارتفاعها به ترتیب 8/2 و 4/7 روز کاهش داشته است. تغییرپذیری این پارامتر در ارتفاعهای پایین تر از 2000 متر برای پوشش گیاهی سه منطقه زنجان، تهران و سمنان به ترتیب 1/2 ، 6/1 و 8 روز کاهش را نشان می دهند. بنابراین طول فصل رشد در هر دو سطح ارتفاعی به واسطه تأخیر در آغاز فصل رشد و پایان زودهنگام پایان فصل رشد، کاهش پیدا کرده است، اما بازه تغییرپذیری آن در ارتفاعهای پایینی بیشتر از ارتفاعهای بالایی آن است. دلیل این کاهش را میتوان با استفاده از نتایج به دست آمده از تحلیل اطلاعات ایستگاه های هواشناسی تفسیر کرد، زیرا شبهای سرد و روزهای گرم در اسفندماه که زمان آغاز فصل رشد است به ترتیب کاهش و افزایش یافته است، در حالیکه در خردادماه که زمان پایان رشد پوشش گیاهی است، روزهای گرم به شدت افزایش یافته و موجب تسریع در پیرشدن گیاهان و کاهش طول فصل رشد شده است. میزان تغییرپذیریها در این سه منطقه به این صورت است که شبها و روزهای گرم به همراه شبهای سرد در ارتفاعهای بالای 2000 متر منطقه تهران بیشتر از ارتفاعهای پایین آن بوده در حالیکه روند تغییرپذیری روزهای گرم در دو منطقه سمنان و زنجان در ارتفاعهای پایین آن بیشتر است.نتیجه گیری: این تحقیق نشان داد، پوشش گیاهی به تغییر در عنصرهای اقلیمی در سطحهای مختلف ارتفاعی حساس می باشد، بنابراین از پارامترهای فنولوژیکی می توان به عنوان معیاری برای آشکارسازی تغییر اقلیم در منطقههای مختلف استفاده کرد..
|
تخصص ها
:
|
سری زمانی NDVI ، پوشش گیاهی، دامنه جنوبی البرز ، تغییرپذیریهای پارامترهای فنولوژی، تغییر اقلیم.
|
|
|
|